بعد از تمام شدن کلاس آرام به سمت رها اومد و با هم بیرون رفتند.آرام دوست صمیمی رها بود و از دبیرستان با هم بودند.بعد از کمی گفتگو آرام گفت:راستی رها چرا دیر کردی؟ رها هم ماجرای برخوردش با آرسام را تعریف کرد.آرام هم در تمام مدت به حرف های رها میخندید.رها که دید آرام هنوز داره میخنده گفت:چیه خنده نداره.اخ دلم میخواد بکشمش.بعد از کمی فکر گفت:آرام بیا... بعد هم دست آرام را گرفت و دنبال خودش کشید آرام نویسنده جدید...
ادامه مطلبما را در سایت نویسنده جدید دنبال می کنید
برچسب : قسمت,رمان,دیوونه, نویسنده : tarlan1380 بازدید : 828 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:24